دکتر اسماعیل شمس در چند روز گذشته بحث از کنگره مشاهیر کرد تمام فضای رسانه ای و جامعه واقعی و مجازی کردی را فراگرفت. گروهی علیه کنگره و جماعتی هم در دفاع از کنگره در برابر هم قرار گرفتند و چنان بر یکدیگر تاختند که اصل قضیه به فراموشی سپرده شد. دوقطبی شدن فضای فرهنگی کردستان پس از کنگره مشاهیر و ساکت شدن ناگزیر شخصیتهای مرزی و میانجی در این میان، پدیده تلخی است که باید تدبیری برای آن اندیشید و اجازه نداد رویارویی و تخریب متقابل جای نقد و گفتگوی علمی را بگیرد و جوانان هر دو سو را که بیشتر آنان اهل قلم و فرهنگ و دوستدار خدمت به کرد و کردستان(البته هر یک با قرائت خاص خود) هستند،وارد حاشیه های بی فایده نماید. به باور نگارنده یکی از راهکارهای تلطیف این فضا کنار گذاشتن نگاه دوگانه سیاه یا سفید و بازگشت به فضای خاکستری است. دراین فضای جدید موافقان و مخالفان و منتقدان کنگره می توانند فارغ از احساسات و پیش داوریهای ایدئولوژیک و مانند آن به اصل واقعه و بررسی ابعاد مختلف این کنگره بپردازند که با زحمت و صرف زمان و بودجه مردم و استان برگزار شده و مهر خود را بر تاریخ و فرهنگ کرد در این مقطع زمانی خاص زده است. نگارنده در این یادداشت سعی کرده است به عنوان گامی کوچک در این مسیر یک پرسش را طرح نماید و برای پاسخ به آن به سراغ جامعه آماری مشاهیر معرفی شده برود. در این یادداشت ، نتیجه و انگیخته کنگره ملاک بررسی است و هیچ توجهی به انگیره و نیت بانیان کنگره و صورت کار آنها نشده است. همچنین همه مشاهیر معرفی شده در این کنگره بی توجه به تعریف علمی اصلاح مشاهیر و ویژگیهای شخصی و فرهنگی و میزان شهرت آنان نزد مردم و یا بخشی از مردم، مورد احترام قرار دارند و تنها در این یادداشت به عنوان موضوعی برای مطالعه مورد بررسی قرار می گیرند. پرسش اصلی یادداشت این است که ویژگیهای مشاهیر معرفی شده چیست؟ اگر کسی بخواهد در نقطه زمانی اکنون و از دریچه مشاهیر معرفی شده جامعه کردی پیش از این نقطه را مطالعه کند آن را چگونه جامعه ای خواهد دید؟ همچنین اگر این سخن بانیان کنگره و برخی مشاهیر حاضر در آن ملاک قرار داده شود که هدف کنگره تشویق جوانان کرد به آینده ای روشن با اتکا و اعتماد به مشاهیر کرد است، دورنمای آن آینده به چه صورتی دیده می شود؟ به بیان دیگر و چنانکه در عنوان آمده است تصویر جامعه کردی در قاب کنگره مشاهیر کرد چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش باید سراغ آمار رفت و بر پایه چند معیار به ارزیابی کنگره مشاهیر و شخصیتهای معرفی شده پرداخت. البته گویا در مراحل آخر تغییراتی در ترکیب فهرست نهایی پیش آمد که در این یادداشت، لحاظ شده است ۱-حوزه تخصص و فعالیت مشاهیر از ۳۰ نفر مشاهیر معرفی شده ،۱۰ نفر خواننده و موسیقیدان، ۳ نفر شاعر، ۲ نفر رمان نویس، ۲ صاحب نظر ادبیات و زبان شناسی، ۲ چهره ورزشی، ۲ پزشک متخصص قلب، ۲ نویسنده مسائل فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی و ... کرمانشاه و خراسان، یک کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون، یک شیمیدان، یک مجسمه ساز، یک چهره سیاسی و وزیر، یک استاد فقه و اصول ، یک بازنشسته نظامی و یک مصحح نسخه های خطی هستند. ملاحظه می شود که یک سوم مشاهیر معرفی شده خواننده و موسیقیدان هستند و در کمال تعجب هیچ چهره ای از رشته ها و تخصص های حقوق، علوم سیاسی، اقتصاد، تاریخ، جامعه شناسی، فلسفه و جغرافیا که قلب تپنده علوم انسانی هستند و همچنین علوم ریاضی، مهندسی و کامپیوتر که در دنیای جدید راهگشای توسعه یک جامعه هستند، معرفی نشده اند. ۲-اشتهار در دانشگاه یا حوزه عمومی معیار دوم به این پرسش پاسخ می دهد که معیار انتخاب شخصیتهای معرفی شده، فعالیتهای تخصصی و آکادمیک آنهاست که در حوزه عمومی بازتاب هم داشته است یا فعالیتهای آنان در عرصه عمومی است که سبب شده آکادمی یا دانشگاه کردستان به عنوان کمیته علمی آنها را در فهرست مشاهیر قرار دهد. از میان ۳۰ نفر معرفی شده ۶ نفر جزو دسته اول و ۲۴ نفر دسته دوم هستند. روشن است که سهم دانشگاه در این آمار، یک پنجم است و نکته عجیب آن است که در میان دانشگاهیان معرفی شده هیچ کس از دانشگاه کردستان به عنوان دانشگاه مادر حضور ندارد. شاید چون دانشگاه خودش کمیته علمی بوده است ترجیح داده است که کسی را از درون خودش به عنوان مشاهیر معرفی نکند. در مقابل اگر افزون بر حوزه موسیقی و آواز، حوزه های محبوب عامه مردم را که خاستگاه سلبریتی ها هم هست، هنر به صورت عام، ادبیات اعم از شعر و رمان و همچنین ورزش بدانیم باید گفت که از ۳۰ فرد معرفی شده ،۲۰ نفر متعلق به این حوزه هستند. ۳-سن و جنسیت باجمع بندی سن مشاهیر معرفی شده مشخص می شود که مسن ترین چهره، ٨٨ سال و جوان ترین فرد معرفی شده ۲٨ سال و میانگین سنی مشاهیر ۷۰ سال است. به استثنای کیانوش رستمی ۲٨ ساله که حضورش سبب کاهش میانگین سن مشاهیر معرفی شده گشته است، جوان دیگری در این فهرست دیده نمی شود و نفر بعدی دارای دو برابر سن کیانوش رستمی یعنی ۵۶ ساله است. از نظر جنسیت هم از ۳۰ نفر حاضر، ۲ نفر زن و ۲٨ نفر مرد هستند و دو زن معرفی شده نیز متعلق به حوزه ادبیات و هر دو از اقلیم کردستان می باشند. ۴-جغرافیای سکونت کردستان در تعریف رسمی و شناخته شده اش در جهان در کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه قرار دارد اما کردها در طول تاریخ در گستره وسیعی در جهان از قفقاز تا دنیای عرب و شمال افریقا پراکنده شده اند. در ایران هم جمعیت زیادی از کردها در خراسان و گیلان و قزوین و نواحی دیگر از قدیم الایام ساکن شده اند. با نگاهی به توزیع جغرافیایی مشاهیر کرد مشخص می شود که از این ۳۰ نفر سهم کردهای ایران، ۲۱نفر، کردهای عراق(اقلیم کردستان) ٨ نفر، کردهای ترکیه ۱ نفر، کردهای سوریه و قفقاز و ... هم ۰ نفر می باشد. سهم صفر کردهای سوریه به راستی جای پرسش است، چون در چند سال اخیر نقش کردهای سوریه در گسترش شهرت و محبوبیت کردها در سطح جهانی بسیار بیشتر از کردهای دیگر مناطق بوده است. همچنین سهم یک نفره کردهای ترکیه با جمعیتی که تقریبا دو برابر جمعیت همه کردهای نواحی دیگر است، عجیب می نماید.البته آن سهم نیز نصیب یک موسیقیدان زازا شده است که سالهاست در اروپا زندگی می کند. در ایران هم ۱۰ نفر از مشاهیر سهم استان کردستان، ۹ نفر کرمانشاه، یک نفر آذربایجان غربی و یک نفر خراسان شمالی شده است. در این فهرست استان ایلام دیده نشده است. اگر نسبت مشاهیر با مساحت جغرافیایی کردستان سنجیده شود، مشخص می گردد که تقریبا بیش از ۷۵ درصد مشاهیر در جغرافیای استانهای کرمانشاه و کردستان که کمتر از پنج درصد نواحی کردنشین را شامل می شود، برگزیده شده اند. جامعه آماری مشاهیر کرد را می توان بر پایه معیارهای دیگری تقسیم بندی کرد که این یادداشت مجال آن را ندارد و پژوهشگران می توانند به آن بپردازند.تنها اشاره می شود که از میان مشاهیر فعال در حوزه یارسان، شبک، ایزدی، علوی و همچنین از علمای دینی و متصوفه کرد که بخش مهمی از جامعه متکثر کرد هستند، کسی معرفی نگردیده است. همچنین جای مدرسان و معلمان برجسته آموزش زبان کردی، ناشران فعال در حوزه انتشار منابع زبان، تاریخ و فرهنگ کرد و کردشناسان مشهور درسطح جهانی خالی است. البته چنانکه گفته شد هدف تنها بررسی توصیفی جامعه آماری مشاهیر است و گرنه این انتخابها حق برگزارکنندگان است و نگارنده اجازه ورود در این حوزه را به خود نمی دهد. این بررسی حداقلی جامعه آماری مشاهیر به خوبی نشان می دهد که مختصات تصویر جامعه کردی که از قاب مشاهیر کرد دیده می شود، چگونه است. این که این تصویر تا چه اندازه با واقعیت گذشته و کنونی جامعه کرد منطبق است و تا چه اندازه برای دورنمای فردای آن به عنوان چراغ راه جوانان مفید است، پرسشی است که باید صاحب نظران در فضایی علمی به آن پاسخ دهند. امیدوارم دانشگاه کردستان که مجال مدح و تقدیر مشاهیر کرد را به وجود آورد، پس از این هم فضایی را ایجاد کند که هم به این پرسش و پرسشهای مانند آن پاسخ داده شود و هم آثار و کتابهای مشاهیر مورد تقدیر قرار گرفته هم بررسی و نقد شوند. این نکته مسلم است که بزرگ ترین خدمت به مشاهیر کرد و جامعه کردی ، نقد افراد و آثارشان است و تا نقد نباشد فضای لازم برای توسعه و سازندگی فراهم نمی آید و این مهم پیش از هر جا باید در دانشگاه صورت گیرد. یادآوری: برای استفاده بیشتر خوانندگان، نسخه کردی یادداشت هم به زودی منتشر می شود.
نظرات